مدح و مناجات با حضرت زینب سلاماللهعلیها
جلوۀ مُشترک حـیدر و زهـرا؛ زینب فیض جاری شده از عالم بالا؛ زینب نه فقط فخـرِ تو؛ فخرِ پدرت هم بوده به تو گـفـتـند اگر زیـنت بـابـا؛ زینب نیمیاز هیمنۀ تو به خـدیجه رفتهست نیمۀ دیگـر تو رفـته به طـاهـا؛ زینب مادرت اُمِّأَبـیـهـاسـت از این رو بـاید لقب تـو بـشـود «سِـرّ أَبـیـهـا»؛ زینب مـادرت مـرتـبۀ عـصمت کبری دارد تو از اینرو شدهای عصمتِ صغری؛ زینب کعبه راضیست؛ اگر مَضجع ِتو سَمت خودش بِکـشـد عـقـربـۀ قـبـلـه نـمـا را؛ زینب اشتباه است اگر فکـر کـنـم در عـالـم فـاطـمـه نـائـبـهای داشـتـه اِلّا زیـنـب سینهام را که ببـویـند ملائک در قـبر مینویـسند به روی کـفـنم "یا زینب" مِنّت از هیچ طبیبی نکشم چون که مرا اشک در داغ تو کردهست مداوا؛ زینب اشک خونین اباالفضل دلیلش این بود دستِ تو بسته شد؛ او کرد تماشا؛ زینب نیزه دار سر اربـاب دلـش سنـگی بود با دلت چونکه نمیکرد مدارا؛ زینب حرمله، شمر، سنان، زجر؛ مُقصّر هستند که شدی غرق کبودی تو سراپا؛ زینب |